به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، آیتالله شیخ عیسی احمد قاسم پیش از این طی سخنانی به فلسفه عزاداریها و احیای شعائر حسینی و ترویج عزاداریها پرداخت است و باتوجه به فضای خفقانی که آل خلیفه در مورد محبان اهل بیت برای برگزاری عزاداری ایجاد کرده است، اشاراتی در این زمینه داشت که اینک ترجمه این سخنان در ایام شهادت سیدالشهداء تقدیم می شود:
چرا یاد عاشورا را زنده میکنیم؟ علت صرف این هزینه ها و انرژی فراوان و ایجاد وضعیت خاص در زندگی مردم و تجدید این مراسم در هر سال چیست؟ سبب این تظاهرات بزرگ هر ساله و شرکت مردان و زنان و بزرگ و کوچک و فعالیت شبانه روزی آنها در طول این ده روز پیاپی چیست؟
تمام این کارها برای چیست؟ همه اینها به این خاطر است که انقلاب امام حسین علیه السلام به این امت زندگی داده و دین را زنده کرده و دست فریب و نیرنگ را که قصد نابودی دین را داشت برملا کرد و رسوم جاهلیت حاکمان نادان را رسوا و توطئه آنها را خنثی کرد. انقلابی اسلامی برحق و راستین که تمام ارکان اسلامی بودن آن از لحاظ رهبری و برنامه و یاران و امانتداری در رعایت شرع و اخلاق و نیت پاک برای خداوند سبحان و روحیه فداکاری در عالی ترین درجه ممکن و بسیار کم نظیر است و در واقع احیای ایام عاشورا موجب حیات و زندگی امت و نسل ها و تعیین هدف و مسیر برای آنها میباشد.
بزرگداشت این روزها برای ارائه اسلام حسین علیه السلام به امت و نشان دادن مقداری از اندیشه حسینی به امت است؛ چرا که همه ما از امام علیه السلام به دور هستیم. اندیشه ما از اندیشه حسین و روح ما از روح او و شخصیت ما از شخصیت او دور است و برای نزدیک شدن به این امام باید سطح اندیشه خود را برتری بخشیم تا مقداری به اندیشه امام حسین علیه السلام نزدیک شویم.
* عاشورا برای این است
عاشورا برای این است که مرتبه اندیشه و آگاهی ما را ارتقا بخشد تا از این رهگذر قدری به اندیشه ناب امام حسین علیه السلام نزدیک شویم و از پرتو روح نورانی و هدایت ایشان بهره مند شویم و در نتیجه زندگی و ایمان ما رشد کند و اراده ما در انجام نیکی ها تقویت شود و قدرت مقاومت ما افزون گردد و از ایشان درس خلوص نیت برای خدای سبحان و ساده انگاشتن جانفشانی در راه خدا را بیاموزیم تا از برکت این امام زندگی ما ارزشمند شود و در دنیا و آخرت سربلند باشیم.
بزرگداشت این روزها برای این است که یادمان باشد هیچ چیز عزیز تر از اسلام نیست حتی حسین علیه السلام و هر چیزی در راه خدا ناچیز است. یادمان باشد که از اسباب بقا و صفای اسلام این سرهای اولیای خدا و به اسارت رفتن اهل بیت نبوت و امامت در این راه است.
احیای ایام عاشورا و این همه فعالیت در این روزها و جانفشانی و صرف هزینه های زیاد برای تطهیر است. پاک سازی اندیشه ها از شبهه و قلب ها از تاثیرات جاهلیت و جان ها از غلبه هوا و دنیا و پاک سازی روابط از کدورت ها و پاک کردن تمام زمین از آلودگی تا اینکه به نور پروردگارش درخشان شود. این است سبب احیای عاشورا.
* عاشورا؛ تمرین همکاری و وحدت است
عاشورا برای تمرین همکاری و وحدت است؛ همکاری در راه خیر و انتشار معروف و از بین بردن منکر و وحدت بر گرد ریسمان الاهی و قطع رابطه با هر ریسمان هلاک کننده دیگر که اهل خود را به جهنم میبرد و قطع ارتباط با هر راه و مسلک و دینی به جز راه و رسم و دین خدا؛ چرا که پایان تمام این راه ها به جز راه الاهی جهنم است؛ بنابر این نمیتوان در راه جهنم متحد شد. وحدت مورد نظر و مطلوب، وحدتی است که در راه بهشت باشد و امام حسین علیه السلام ما را به چنین وحدتی هدایت میکند.
عاشورا برای همبستگی و مهربانی است؛ محبتی که با محبت مؤمن به برادر مؤمن خود و محبت مسلمان به برادر مسلمان خود آغاز میشود و سپس تمام مستضعفان و دردمندان را شامل میشود. و همبستگی در یک جبهه ثابت و محکم در برابر پلیدی ها و ظلم و ستم و یاری حق و عدالت و دین.
* درسهای عاشورا را از که می آموزیم؟
اما سؤال دیگر این است که ما این درس هاس کریمانه و غنی و انسان ساز را در ایام عاشورا از که می آموزیم؟ از رهبری معصوم کربلا، رهبری فرزند رسول خدا (ص) و از فداکاری های قهرمانان مرد و زن کربلا، از مردان و زنان سالخورده و پدران و مادران داغدیده و دختران و پسران جوان، کسانی که با وجود کودکی با هوشیاری و ایمان کامل، زندگی خود را فدا کردند و برای شهادت در راه خدا از هم پیشی گرفتند و در گرداب بلاها از ایمان محکم برخوردار بودند، از ایستادگی معجزه گونه آنها که دردهای بدن خود را در این راه احساس نکردند، از زنانی که در مجلس ابن زیاد و یزید با آنها همچون کنیز رفتار شد اما عزم آنها ذره ای شکسته نشد و این رفتارها باعث نشد صدای حق آنها در برابر ظلم و طغیان خاموش شود و هیچ گاه از دیدن پیکرهای بی جان عزیزان خود احساس شکست نکردند و از اعتماد آنها به خداوند سبحان ذره ای کاسته نشد و تحقیر ستمگران باعث نشد که از عزت و سربلندی آنها با تکیه بر آفریدگار خود چیزی کم شود. از امام زین العابدین علیه السلام که حجت خداوند بر روی زمین پس از پدر خویش بود و پس از قتلگاه کربلا اسیر گردنکشان شد تا حق را آشکار کند و در میان انبوه دشمنان بدون هیچ یاوری بایستد و در آن فضای پر خفقان و خودنمایی های جاهلی، برتری خود را بنمایاند و ثابت کند که عزت واقعی از آن او است که عزت خود را از خداوند گرفته و هرقدرت و هیبت دنیوی و پوشالی و بزرگی دروغین دشمنان در برابر آن ناچیز است و ثابت کند که او تمام ایمان است و پیروزی ظاهری یزید و لشکر او در واقع شکست است و شهادت حسین علیه السلام و یاران مؤمن و برگزیده اش عین پیروزی و عزت و سربلندی است و این حسین است که جاودان است و یزید محکوم به فراموشی و نابودی است.
* دو مدرسه و دو مرام در کربلا
ما در کربلا شاهد دو مدرسه هستیم؛ مدرسه حسین علیه السلام و مدرسه یزید و امروز و فردا هیچ مسلمان عاقل و دینداری نیست که حلال و حرام را بشناسد و خیر و شر را بداند و در عین حال به پیروی از یزید افتخار کند و او را امام و پیشوای خود بداند. آیا یک مسلمان عاقل یافت میشود که چیزی از اسلام بداند و با افتخار بگوید یزید پیشوا و امام من است؟ اما در مقابل هر مسلمان عاقل و آزاده و اسلام شناسی به پیروی از امام حسین علیه السلام افتخار میکند و با سربلندی او را امام هدایتگر خود میداند.
حتی مسلمانانی که روش آنها با امام حسین علیه السلام متفاوت است، اعم از شیعه و سنی و غیر آن، و اخلاق آنها با ایشان تناقض دارد و به خاطر دوری از امام حسین علیه السلام خود را ضعیف ساخته اند نیز شخص دیگری را به جای این امام بزرگ، پیشوای خود نمیدانند؛ اگر چه به خاطر دوری از این امام شرمنده و خجالت زده هستند.
* انتقاد از محدودیتها برای عزاداری سیدالشهداء
بگذارید پرسش دیگری مطرح کنم: یک پرچم سیاه رنگ که روی آن نوشته شده "السلام علی الحسین" و در یک خیابان اصلی یا فرعی یا بر در یک خانه در شهر یا روستا نصب شده چه ضرری دارد و چه تهدیدی برای سیاست میتواند ایجاد کند؟ مگر این سلام چیست؟ چه مشکلی ایجاد کرده؟ آنها از چه میترسند؟ آیا این پرچم نظام را سرنگون میکند؟ اوضاع را دگرگون میکند؟ حکومت را تغییر میدهد؟ اوضاع سیاسی را تغییر میدهد؟ دشمنی با این پرچم برای چیست؟ این ستیز برای چیست؟ این رفتار های تحریک آمیز نظام در هر سال برای چیست؟ چرا این ایام همیشه با تنش همراه بوده؟ تمام اینها برای این است که فضا حتی اندکی آرام نشود؟ و هیچ اصلاحاتی ایجاد نشود؟ امیدواریم که آنها با حسین علیه السلام، این گل خوشبوی پیامبر دشمنی نداشته باشند، اما مگر میشود چیزی غیر از این برداشت کرد؟ و چیزی جز بستن راه اصلاحات فهمید؟
* سخن ما در مورد عاشورا روشن است
حرف ما در مورد احیای عاشورا توسط مؤمنان روشن است: عاشورا و احیای عاشورا برای احیای جنگ های طایفی و تنش های مذهبی و دشنام و ناسزا و تکفیر و ایجاد تفرقه میان مسلمانان نیست. ما بر این باوریم که عاشورا مختص شیعه نیست و متعلق به تمام مسلمانان است.
احیای عاشورا برای ایجاد مزاحمت در رفت و آمد نیست، ما حتی راضی به کشته شدن یک حیوان هم نیستیم تا چه رسد به انسان. عاشورا برای ایجاد هرج و مرج و ایجاد اختلال در زندگی مردم و بدبین کردن رانندگان نیست. نظام و مسؤولان در این زمینه وظیفه دارند که به رفت و آمد وسایل نقلیه به گونه ای سامان دهند که مزاحمتی برای عبور و مرور مردم و وسایل نقلیه ایجاد نشود و شاهد تصادف و کشته شدن کسی و بدبین شدن رانندگان نباشیم.
عاشورا و احیای آن برای بیان حقیقتی است که خداوند به پیامبر خود دستور داد آن را بدون تحریف و بی هیچ واهمه و کم و کاست بیان کند و آن را با رعایت امانت و راستی و پاکی و به سود منافع اسلام و به زبان علمی و بدور از ناسزاهای تحریک آمیز و حرف های زشت و نسبت های ناروا بیان کند نه اینکه حرف بدون دلیل بیان کند. احیای عاشورا برای تربیت است، تربیت اسلامی شایسته امت اسلام در تمام زمینه های زندگی تا این امت در راه خدای یکتا و توحید، سربلند و پیشرفته و پیشتاز امت ها باشد که بدون توحید هیچ راهی برای پشرفت واقعی و موفقیت راستین و سعادت دنیا و آخرت وجود ندارد.
و برای فهم دقیق اسلام و تربیت شایسته امت و فراگیری اندیشه سازنده چه کسی سزاوار تر از اهل بیت(ع) است که به آنها رجوع کنیم و از مکتب آنها بیاموزیم؟
ترجمه: سیداحمد احمدزاده